شهادت امام صادق (ع)
امام جعفر صادق (ع):
به وسیله ما خداوند شناخته می شود و به واسطه ما خداوند بندگی می شود
ما راهنمایان به معرفت الهی هستیم و اگر ما نبودیم خداوند به حق عبادت نمی شد.
امام جعفر صادق (ع):
به وسیله ما خداوند شناخته می شود و به واسطه ما خداوند بندگی می شود
ما راهنمایان به معرفت الهی هستیم و اگر ما نبودیم خداوند به حق عبادت نمی شد.
بسمه تعالي
برگزاري نشست سياسي
جهت شناخت طلاب نسبت به جريان شناسي انتخابات ، نشستي با حضور آقاي قرباني گلشني استاد دانشگاه در مورخه 30/2/92 در مدرسه علميه امام حسن مجتبي(عليه السلام) برگزار گرديد.
به گزارش واحد فرهنگي: جهت شناخت طلاب نسبت به جريان شناسي انتخابات ، نشستي با حضور آقاي قرباني گلشني استاد دانشگاه در مورخه 30/2/92 در مدرسه علميه امام حسن مجتبي(عليه السلام) برگزار گرديد. آقاي قرباني پيرامون(دوجريان سياسي اصلاح طلبان و اصول گرايان كه درانتخابات فعاليت دارند پرداخت و اين كه اين دو جريان هم در حوزه مباني نظري و سياست هاي داخلي و اقتصاد و فرهنگ و… اختلاف نظر دارند. اصول گرايان مجموعه اي از بينش ها و روش هاي سياسي مي باشد كه شامل دسته ؛سنتي،تحول خواه،انقلابي،مستقل مي باشند.، همچنين كانديداها بايد از شكاف دشمن استفاده و در آن نفوذ كنند. شاخص هاي انتخاب اصلح از جمله:ولايتمداري ، براي وضعيت معيشتي و اقتصادي مردم برنامه ريزي داشته باشد و در اولويت كارش قرار دهد،قانون مند باشد و به اصول انقلابي پايبند و صداقت و صراحت داشته باشد،بنا به فرموده امام خامنه اي(مدظله ) نقاط قوت رئيس جمهوري هاي قبل را داشته و نقاط ضعف آنها را نداشته باشد. و…)سخناني را ايراد فرمودند..
بيا اي آبي آرامش دلها
سالهاست كه از كوچه هاي محرم گذر ميكنيم و ميدانيم كه عزاي سالار شهيدان آن قدر سنگين است كه دل را به سختي ميآزارد و هيچ غمي جاي رخ نمودن نمييابد. در لحظه ي شنيدن و فكر كردن به اين ظلم رفته بر بشر جان چنان ميسوزد و شمع محفل آن چنان ذوب ميگردد كه اندوهي مانند اين را نسل آدم ادراك نكرده است اما در هيئت قلبمان غم غريب زانو بغل گرفته است. و من صداي هق هق گريهاش را ميشنوم. بلا ميدارد و در جري اشك هايش گرد غصه اي ميبينم، غصهاي كه مي شناسيم. در سالح نگاه باراني او انتظار پهلو گرفته است و ما در مييابيم راز اين خستگيهايش را. ما با هم مسافر محرم شديم اما هنوز هم غافله سالارمان را به چشم نديدهايم و حتي فيض لذت درك حضورش را نيز نيافتهايم. ما نه فقط از داغ حسين (عليه السلام) كه دوري صاحبمان نيز بر سينه ميكوبيم كه سنگيني داغ عاشورا در نبود مولاي دلها دو چندان است. آرزو به دل ماندهايم اين بار كه صاحب عزا را پيام سلام و تسليت فرستاديم تو را بر بلنداي عرش اين خانه به چشم ببينيم كه ما را تسكين ميدهي كه ما را همراهي ميكني كه از ما نگاه آرام و محبت مهربانيت را دريغ نميكني. ديگر خسته شدهايم از بي كسي از اين كه در هوايي نفس بكشيم كه تو نباشي و در محفلي اشك بريزيم كه گرماي دست تو بر شانههاي خستهمان احساس نكنيم. ما فقط محتاج حضور در انتظار تو و ملتمس يك نگاه تو هستيم فقط يك نگاه!!
فهيمه قاسمي دشتي
«جشن تولد غدیر»
کاش رفتگان تاریخ هم برمیگشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید ما غربتنشینان شهر غیبت هم شاهد میشدیم؛ آنگاه که محمد با گلوی خسته از گذر سالها، مرتضی را تصنیف کرد.
یاد دارم عشق، سالهای سال برای غدیر، جشن تولد میگرفت و امامت از دستان حقیقت باران، هدیه تولد میستاند. یادم میآید کودکی افکار بکرم که دل به بازی بادکنکی میدادم و از درک عظمت غدیر غافل بودم و حالا میفهمم که چگونه مردمان مدینه، غدیر در یادشان ماند و علی از یادشان رفت.
کودکان به حج رفته مدینه از غدیر، تبریک و شادباشی شناختند و علی ماند و مسئولیت این قوم و علی ماند مولاییِ مردمی کمحافظه.
همه جا را چراغانی کنید!
ای مردمان کوچه تاریخ! زمان را چراغانی کنید؛ نکند حافظه تاریخ کم شود!
نکند خبر امامت ابوتراب، لای ورقهای تاریخ، خاک بخورد! همه جا را چراغانی کنید؛ هر چراغی که به شکرانه برمیافروزید، آیهای از حقانیت علی خواهد شد.
خاطرهای برای تشیع
غدیر، فقط آبگیری خشک نیست؛ غدیر، جغرافیای تنهایی علی و فاطمه است.
غدیر، خاطره تشیع است که نیمه شبها و سحرگاهان، ذکر نام علی و فرزندانش را تداعی میکند.
چراغ فروزان هدایت
سلام بر نور، بر روشنایی، بر دهمین خورشید!
سلام بر تابناکترین ودیعه الهی در زمین، بر مجد و شرافت، بر پاکی و عزت!
سلام بر او که یادگار فضیلت و پارسایی، سخاوت و پاکیزگی بود!
نخلهای هدایت از برکت دستانش ثمربخش بود و سَحَر از دیدن قامت زیبایش تبسم بر لب داشت.
دستهای حاجتمندان، بی آنکه سرشار باشند، از درگاهش دور نمیشد و همگان در برابر شکوهش فروتن بودند.
باران رحمت آگاهی را بر سر و قلب مردمان جاری میکرد و مؤمنان از پیشگاه همتش نیرو میگرفتند.
آن گاه که ناباوران و دشمنان به شکستن قد است و شکوهش میاندیشیدند، خود، میشکستند و فرو میریختند!
او خواب تاریک دلان را برمی آشفت و پرچم توحید را در بلندترین قله های حیات برمی افراشت
او خواب تاریک دلان را برمی آشفت و پرچم توحید را در بلندترین قله های حیات برمی افراشت.
او چراغ فروزان هدایت بود و یاور و راهنمای همیشه امت؛ کتاب دانایی و پارسایی و زهد را به هم درآمیخته بود و از مدینه تا سامرا، نور و روشنایی ریخته بود.
میلاد خجسته و پرفروغش مبارک باد!
ازدواج آسمانی
على عليه السلام از آغازين روزهاى رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله، همگام و همراه پيامبر خدا بود و در سال اوّل هجرت، بيست و چهار سال داشت. او بايد ازدواج مى كرد و زندگانى مشترك را آغاز مىكرد.
فاطمه عليها السلام نُه ساله است. او دختر پيامبر خداست و در جايگاهى بلند از فضايل انسانى و ويژگىهاى والاى ملكوتى، كه پيامبر خدا بارها او را ستوده و «پاره قلب» خود ناميده است.
موقعيت پيامبرصلى الله عليه وآله در جايگاه زعامت امّت از يكسوى، و شخصيت والاى فاطمه عليها السلام از سوى ديگر، زمينهاى بود تا كسانِ بسيارى - بويژه آنانكه از اينگونه پيوندها بيشتر در فكر رقم زدن آينده خود هستند، - به خواستگارى بروند. پيامبرصلى الله عليه وآله، يكسر جواب رد مىداد و گاه، تصريح مىكرد كه منتظر «قضاى الهى» است.
برخى از دوستان على عليه السلام و صحابيان پيامبر خدا به وى پيشنهاد كردند كه به خواستگارى فاطمه عليها السلام برود.
على عليه السلام، قلبى دارد سرشار از ايمان و سينهاى آكنده از عشق؛ امّا دستانى تهى و پيراسته از درهم و دينار. على عليه السلام به خانه پيامبر خدا رفت، شكوه و عظمت پيامبر خدا او را از سخن گفتن باز داشت. با چشمانى آميخته با آزرم، نگاهى به پيامبرصلى الله عليه وآله داشت و نگاهى ديگر به زمين.
پيامبرصلى الله عليه وآله با تمهيداتى على عليه السلام را به سخن گفتن وا داشت، و چون على عليه السلام سخن گفت، فرمود: «چيزى در زندگى دارى؟». جواب، معلوم بود؛ امّا مگر فاطمه عليها السلام را همسانى جز على عليه السلام و همسرى لايق جز او بود؟!
ازدواج (و به تعبير پيامبر خدا: امر الهى) تحقّق يافت و آن دو بزرگوار، زندگانى مشترك را در اوّلين سال هجرت، با مهريه اى بسيار اندك و مراسمى بس ساده و جهيزيهاى سادهتر آغاز كردند و بدين سان، شكوهمندترين خانه و نقشآفرينترين زندگانى مشترك در تاريخ اسلام، رقم خورد.
در كنار خانه پيامبرصلى الله عليه وآله، خانهاى خُرد - كه به راستى از همه تاريخ بزرگتر، و غبطه آفرين عرشيان و زمينيان بود -، بر پا شد. اين خانه، سرچشمه فضيلتها، مكرمتها، عشق، ايمان، ايثار ، جهاد، ساده زيستى، … بود و به راستى خانهاى بود كه سر بر عرش مىساييد.
على عليه السلام - اين پارساى شب و زمزمه گر خلوتهاى آن -، شير بيشه نبرد بود و هنوز زخمهاى نشسته بر پيكرش التيام نيافته، در جنگى ديگر حاضر بود و رزمآورترين و بزرگترين هماوردجوىِ ميدان.
و فاطمه عليها السلام، آرام و پرشكيب، بار زندگى را بر دوش داشت، با كمترين امكانات مىساخت، زخمهاى همسر و پدر را مىشست و افزون بر همسرى على عليه السلام، به تعبير لطيف پيامبر خدا، «براى پدر، مادرى مى كرد».
اوّلين ثمر اين پيوند الهى به سال سوم هجرى ديده به جهان گشود كه حسن عليه السلام نام گرفت. و دومين آن، حسين عليه السلام بود كه در سال چهارم به دنيا آمد. زينب و امّ كلثوم عليهما السلام پس از برادرها پاى به دنيا گذاردند و آخرين آنها، محسن، سقط گرديد و شهد شهادت نوشيد.
آغاز روز دحوالارض (گسترش زمین)
ویژگیها
روز بیست و پنجم ذیقعده، همزمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیهالسلام حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهماالسلام به دنیا آمدهاند. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده است. نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد.
معنای دحوالارض
«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کردهاند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها گستردند. اندک اندک زمینهایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نامگذاری میشود.
برنامه های معنوی
زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوهها، دریاها، درّهها، جنگلها، چشمهها، رودخانهها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانهای از نشانههای آفریدگار به شمار میآید که آن را گسترانیده است. روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژهای دارد؛ از جمله.1: روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.2 احیا و شبزندهداری شب دحوالارض که برابر با یکسال عبادت است.3 ذکر و دعا.4 انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.
دحوالارض در قرآن
در قرآن کریم به دحوالارض اشاره شده است. خداوند در آیه 30 سوره نازعات میفرماید: «و زمین را بعد از آن (آفرینش آسمان و زمین) گسترش داد». بر اساس نظر بیشتر مفسران، منظور از «دَحیها» در این آیه، همان دحوالارض است.دعای روز دحوالأرض.
یکی از برنامههای پیشنهادی در روز مبارک گسترده شدن زمین، خواندن دعای ویژه این روز است. در بخشی از این دعا، به مسئله دحوالأرض چنین اشاره شده است: «ای خدایی که خانه کعبه را گسترانیدی و دانه را شکافتی و سختی را برطرف ساختی، از تو میخواهم در این روز از روزهایت که حق آن را بزرگ نمودی، هر گرفتاری و مشکلی را برطرف سازی».
روز زیارتی مخصوص حضرت امام رضا علیه السلام
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در وقایع الایام و مفاتیح الجنان می نویسد :
بدان که این ماه اول ماههای حرام است که حق تعالی در قرآن مجید ذکر فرموده (و آنها ذی القعده و
ذی الحجه ، محرم و رجب است که در اسلام معظم و مکرم بوده اند) و سید ابن طاووس روایتی نقل کرده که ذی القعده محل اجابت دعاست در وقت شدت و در روز یکشنبه این ماه نمازی با فضیلت بسیار از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده که مجملش آن است که هر که آنرا به جا آورد تو.به اش مقبول و گناهش آمرزیده شود و خصماء او در روز قیامت از او راضی شوند و با ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانی گردد و والدینش از او راضی گردند و مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد و توسعه رزق پیدا کند و ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانی جان او بیرون شود. ( شرح این نماز پر فیض در مفاتیح الجنان آورده شده).
23 ذی القعده روز بسیار شریفی است ، این روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع) است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنت است.
علامه ی مجلسی می گوید :
زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای مقدس اسلامی افضل است ؛ خصوصا روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد. مثل روز ولادت (11 ذی القعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر) سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده (طبق روایتی روز شهادت آن حضرت) نیز نقل می کند و در پایان می نویسد : استحباب زیارت آن حضرت در ماه رجب گذشت (بحار الانوار جلد 99 صفحات 43 و 44) . مرحوم محدث قمی روز 25 ذی القعده را نیز به این موارد ضمیمه کرده است.
به نام خداي محمد
از آن روزي كه محمد لب گشود به سخن حق، دعوت به حق، از آن روزي كه او گفت نمي گويم جز حق، و جز حق نمي خواهم، عده اي معاند، كوري و گمراه به ملمع رسيدن به اهداف شوم خاكستر ريخته به سرش، ناسزا گفتند به رويش دورانديش از شمرش، كردن كاري با او كه نبايد مي كردند و حال نوادگان و فرزندان ناخلف آنان كه راه اجداد خود را درپيش گرفتند.
ديگر محمد(ص) نيست كه خاكستر ريختند بر سرش ولي با هتاكي به ساحت پيامبر اعظم قلب شيعيان را به درد آورده و خون مي كنند به هر خويي. گاهي با كاريكاتور، گاهي با سوزاندن قرآن و گاهي با ساختن فيلم يا موسيقي مستهجن و مبتذل بي حرمتي
مي كنند غافل از آنكه با دست خودشان اسباب هلاكت خود را فراهم كردند.
ولي باز مثل هميشه از آن پاكي از آن لطافت از آن همه مهر و خوبي محمد كم
نمي شود، كه بيش از پيش اضافه مي شود و قلب من است كه مي تپد و از آن جا كنده مي شود قلب ما مجروح اما مشتهاي گره كرده و خشم ما آماده مقابله با آن هتاكان ملعون است. آمريكا، اسرائيل از خشم و حسادت بميرد.
مدعي خواست كه از بيخ كند ريشه ما غافل از آن كه خدا بود در انديشه ما
سمانه نباتي (ورودي مهر)