به نام خداي محمد(ص)
به نام خداي محمد
از آن روزي كه محمد لب گشود به سخن حق، دعوت به حق، از آن روزي كه او گفت نمي گويم جز حق، و جز حق نمي خواهم، عده اي معاند، كوري و گمراه به ملمع رسيدن به اهداف شوم خاكستر ريخته به سرش، ناسزا گفتند به رويش دورانديش از شمرش، كردن كاري با او كه نبايد مي كردند و حال نوادگان و فرزندان ناخلف آنان كه راه اجداد خود را درپيش گرفتند.
ديگر محمد(ص) نيست كه خاكستر ريختند بر سرش ولي با هتاكي به ساحت پيامبر اعظم قلب شيعيان را به درد آورده و خون مي كنند به هر خويي. گاهي با كاريكاتور، گاهي با سوزاندن قرآن و گاهي با ساختن فيلم يا موسيقي مستهجن و مبتذل بي حرمتي
مي كنند غافل از آنكه با دست خودشان اسباب هلاكت خود را فراهم كردند.
ولي باز مثل هميشه از آن پاكي از آن لطافت از آن همه مهر و خوبي محمد كم
نمي شود، كه بيش از پيش اضافه مي شود و قلب من است كه مي تپد و از آن جا كنده مي شود قلب ما مجروح اما مشتهاي گره كرده و خشم ما آماده مقابله با آن هتاكان ملعون است. آمريكا، اسرائيل از خشم و حسادت بميرد.
مدعي خواست كه از بيخ كند ريشه ما غافل از آن كه خدا بود در انديشه ما
سمانه نباتي (ورودي مهر)