کتاب خوانی از دیدگاه رهبر انقلاب
امروز کتاب خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان باید احساس وظیفه کنند، اگر چه آن گاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعلل ناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خودش تلقی خواهد شد، و نه تنها جوانان، که همه نسلها و قشرها به دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.
«امام خامنه ای»
عنوان پایان نامه: آسیب شناسی شیوههای تربیت دینی فرزند در هفت سال دوم زندگی (14-7 سال) و راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه آیات و روایات اسلامی
عنوان پایان نامه: آسیب شناسی شیوههای تربیت دینی فرزند در هفت سال دوم زندگی (14-7 سال) و راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه آیات و روایات اسلامی
استاد داور : حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای رضایی
استاد راهنما
سركار خانم لطیفی
محقق
زهرا زارعی تورانی
تابستان 95
چکیده
تربیت دینی در واقع عمل به قواعد و قوانین به شکل صحیح و آموزش ارائهی درست دین به نونهالان میباشد.
تحقیق پایانی حاضر در صدد است به بررسی آسیب و موانعی که اختلال درامر تربیت دینی ایجاد میکند و نیز راهکارهای مناسب مقابله با آنها پرداخته تا به واسطه ی آن سطح شناختی و معرفتی والدین و مربیان ارتقاء یافته و شیوهی تامل صحیح با نونهالان هفت تا چهارده ساله را نیک بیاموزند تا از معضلات پیچیدهای که در زندگی خیلی از افراد پیش آمده و سرانجامهای شومی برای آنها ایجاد کرده است، جلوگیری شود و از تجربهی دیگران عبرت گرفته و با بصیرت کافی بستر رشد و تربیت نوجوانان را در حد بلوغ و بحران هویت هستند، فراهم نماید.
روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی بوده و با هدف بنیادی، و جمعآوری اطلاعات به شیوهی متنی و کتابخانهای بوده و در سه فصل تنظیم گشته است.
آسیبهایی که از طرف خانواده بر پیکرهی روح نونهال و نوجوان وارد میشود، عبارتند از: شیوهی تربیتی نادرست در فرهنگ پذیری فرزندان اعم از سخت گیرانه و سهل گیرانه
آسیبهایی که از جانب مربیان و متولیان امور پرورشی به فرزندان این سرزمین وارد میشود، عبارتند از: تعجیل در تربیت، تربیت سطحی و زود گذر، استفاده از روشهای منفعلانه و ایستا و … .
آسیبهایی که ارمغان فناوری روز میباشد، شبکههای اجتماعی و تولیدات مضر و منفی که بر روح و جسم کودک و نوجوان تأثیرات نامطلوب وی غیرقابل جبران دارد، عبارتند از: ترویج بدعت خرافه گرایی و عرفانهای دروغین، تأثیرپذیری از فرهنگ صهیونیزم، جدایی از فرهنگ مهدویت و انتظار و … .
و راهکارها و شیوههای پیشنهادی جهت بهبود وضع موجود و بسترسازی برای ایصال به وضعیت مطلوب عبارتند از: راهکارهای مقابله با آسیبهای خانواده،معلمان، مربیان، رسانهها و فضای مجازی، راههای تربیت کودک از دیدگاه اهل بیت عصمت (علیهم السلام)، اصول آموزش مفاهیم دینی و … .
کلید واژگان: آسیب شناسی، تربیت، تربیت دینی، دین
برگزاری جلسه دفاعیه
با عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن اعیاد شعبانیه
جلسه دفاعیه 5 نفر از طلاب این مدرسه در تاریخ 29/2/95 روز دوشنبه با حضور حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر رضایی ( استاد داور ) برگزار
می شود.
از کلیه علاقه مندان جهت شرکت در این جلسه دعوت به عمل می آید.
عنوان پایان نامه: ویژگی های زن منتظر از منظر آیات و روایات
عنوان پایان نامه: ویژگی های زن منتظر از منظر آیات و روایات
استاد راهنما: سركار خانم فاطمه خدابنده لو
استاد داور: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای علی اکبر رضايی
پژوهشگر: فروغ رنجبریان
اسفند1394
چکیده
تحقیق حاضر پیرامون ویژگی های زن منتظر می باشد که با رویکرد قرانی (تفسیری) و روایی به آن پرداخته شده است .انتظار نسبت به ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان محور هستی و واسطه همه فیوضات الهی، روح امید و نشاط و پویایی را در جامعه می دمد و آثار تربیتی جدی در اصلاح و خودسازی مردم بر جای خواهد گذارد. انتظار صحیح، معنایی جز بی تفاوت نبودن و تلاش در جهت رسیدن به هدف مورد نظر است. در روایات آماده شدن افراد جامعه برای پذیرش حکومت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان یکی از نشانه های ظهور ذکر شده است . از طرفی زن با تربیت خود برای پذیرش و باور مهدویت در راستای نقش مادری در نسل آینده و تأثیر گذاری بر همسر خود می تواند نقش مهمی را ایفا کند در قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) این گروه از زنان معرفی و ویژگی های آنان در آیات مختلف بیان شده است. بنابراین با توجّه به اهمیّتی که مسئله شناخت انتظار و منتظر واقعی در آخر الزمان وجود دارد بررسی این صفات و شناخت آنان باعث توجه و تذکر بانوان نسبت به اعمال و رفتار خود شده تا با درونی کردن این خصوصیات جزو یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گردند.تحقیقاتی پیرامون موضوع همچون زن منتظرو منتظر پروری نوشته سرکار خانم معین الاسلام و آقای علی غلامی که در بیشتر نوشته ها ویژگی ها زن منتظر ازلحاظ اجتماعی،اقصادی وسیاسی بررسی گشته است وتفاوتی که این تحقیق داردبه ویژگی های زن منتظر از بِعد فردی واجتماعی در قران و روایات مورد بررسی وتحقیق قرار گرفته است ودرخلال بحث نمونه های قرانی وروایی ذکر گشته.
روش تحقیق با هدف بنیادی به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات متنی و کتاب خانه ای است که در سه فصل تنظیم شده است. زن منتظر در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی دارای ویژگی هایی است که آنان را از زنان دیگر جدا نموده است . زنان وارسته و پارسایی که می خواهند در وادی انتظار قرار بگیرند باید از مرتبه ایمان زبانی به قلبی صعود کنند. زنان با ایمان و پرهیزگار مهدوی به داشتن صبر واقف اند که صبر به عنوان یک عامل حیات معنوی در هیچ یک از برهه یی از زندگی خود از آن بی نیاز نیستند.این زنان نسبت به خود و همسرانشان عفیف و دارای روحیه شهادت طلبی و ترویج و حمایت از آن در جامعه آخرالزمان هستند. در قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) مصادیق فراوانی از آنان از جمله حضرت مریم،حضرت خدیجه ، حضرت آسیه ، سمیه همسر فرعون (علیم السلام) ، صیانه ، قنواء معرفی شده اند.
کلید واژه ها : زن ، انتظار، منتظر، زن منتظر.
آیت الله العظمی سبحانی تشریح کردند؛ جمع ميان دو نماز و ادله شیعه درباره آن
آيين اسلام تركيبى از «عقيده» و «شريعت» (يا «هستى شناسى»، و«بايدها و نبايدها)» است كه از آن با تعبير اصول و فروع دين نيز ياد مى شود. آیت الله العظمی سبحانی به طور موجز روش فقهى شيعه درباب جمع بین دونماز و برخى مسائل فقهى آن را مورد بررسی قرار داده اند که درادامه می آید :
بر هر مسلمانى لازم است در شبانه روز پنج بار نماز بگزارد كه اوقات شرعى آنها در قرآن و سنت بيان شده است: از ظهر تا غروب وقت نماز ظهر و عصر است; از مغرب تا نيمه شب وقت نماز مغرب و عشاء; و از طلوع فجر تا طلوع آفتاب نيز وقت نماز صبح.
شيعه معتقد است از ظهر تا غروبْ وقت مشترك دو نماز است، جز اينكه به مقدار چهار ركعت از اول وقت، مخصوص نماز ظهر و به مقدار چهار ركعت از آخر وقت، مخصوص نماز عصر مى باشد. بنابر اين، غير از دو وقت اختصاصى مذكور، انسان مى تواند هر دو نماز را در فاصله مزبور هر وقت خواست انجام دهد و از وقت فضيلت آن صرف نظر كند; هر چند بهتر آن است كه آن دو را از هم جدا كند و هر يك را در وقت فضيلت خود كه بعداً بيان مى شود انجام دهد.([1])
امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد: «إذا زالت الشمسُ دَخَلَ الوقتانِ الظهرُ وَ العصرُو إذا غابت الشمسُ دخل الوقتان المغربُ والعشاءُ الآخرة»([2]): آنگاه كه خورشيد به وسط آسمان رسيد وقت انجام دادن نماز ظهر و عصر فرا مى رسد و آنگاه كه خورشيد غروب كرد هنگام انجام نماز مغرب و عشاء خواهد بود.امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «إذا زالتِ الشمسُ فقد دخل وقتُ الظهرِ والْعصرِ جميعاً إلاّانّ هذه قبل هذه، ثمّ أنت في وقت منهما جميعاً حتى تغيب الشمس»([3]): هنگامى كه خورشيد به حدّ زوال رسيد وقت نماز ظهر وعصر فرا مى رسد; جز آنكه نماز ظهر قبل از نماز عصر انجام مى گيرد. آنگاه تو آزادى كه آن دو را در هر وقتى خواستى بخوانى تا زمانى كه خورشيد غروب كند.
امام باقر (عليه السلام) از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) حكايت مى كند كه آن حضرت نماز ظهر و عصر را بدون هيچ عذر و علتى با هم به جاى آورد.([4])
*اتفاق همه فقهاى اسلام
اصولاً جواز جمع ميان دو نماز در برخى از موارد، مورد اتفاق همه فقهاى اسلام قرار دارد. در عرفه و مزدلفه همه فقها جمع ميان نماز ظهر وعصر يا مغرب و عشاء را جايز مى دانند، همچنانكه گروه زيادى از فقهاى اهل سنت جمع بين دو نماز را در سفر مجاز مى شمرند. تمايز شيعه از ديگران آن است كه گام فراتر نهاده و با استناد به ادلّه فوق (در عين قبول افضليت انجام نمازها در وقت فضيلت خويش) جمع ميان دو نماز را مطلقاً جايز مى داند. حكمت اين امر نيز، همان گونه كه در احاديث بيان شده است، تسهيل امر بر مسلمانان است، و خود پيامبر گرامى در موارد زيادى بدون عذر (مانند سفر، بيمارى و غيره) بين دو نماز جمع مى كرده تا كار را براى امت آسان سازد، كه هركس بخواهد بين نمازها جمع كند و هركس بخواهد آنها را جدا از يكديگر انجام دهد.
مسلم در صحيح خود نقل مى كند كه «صلّى رسولُ اللّه الظهرَ و العصرَ جميعاً والمغربَو العشاءَ جميعاً في غير خوفولا سفر»([5]): رسول خدا نماز ظهر و عصر و نيز نماز مغرب و عشاء را با هم به جاى آوردند، بدون اينكه خوفى از دشمن داشته و يا در سفر باشند.
در برخى از روايات به حكمت اين عمل اشاره شده است، چنانكه در يك روايت مى خوانيم «جَمَعَ النبيّ(صلى الله عليه وآله وسلم) بين الظهرِ و العصرِ وبين المغربِ والعشاء فقيل له في ذلك فقال صنعتُ هذا لئلاّ تحرج أُمّتي»([6]): پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشاء را با هم به جاى آورد. علت اين امر از ايشان سؤال شد، فرمود: چنين كردم تا امّتم به رنج و سختى نيفتند.
رواياتى كه درباره اقدام رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) به جمع بين دو نماز، در صحاح ومسانيد وارد شده، متجاوز از بيست و يك روايت است كه بخشى از آنها مربوط به سفر، و بخش ديگر در غير سفر و مرض و وقت بارانى است. در برخى از آنها به حكمت جمع ميان نمازها، كه همان آسان شدن امر بر مسلمانان مى باشد، اشاره شده است و فقهاى شيعه از همين تسهيل استفاده كرده جمع بين دو نماز را مطلقاًجايز شمرده اند. كيفيت جمع نيز به همان نحوى است كه همه مسلمانان در عَرَفه و مزدلفه يا در سفر جمع مى كنند.
*مقصود ازجمع بین دو نماز
گاهى تصور مى شود مقصود از جمع اين است كه نماز اول را در آخرين وقت(فضيلت) آن (مثلاً هنگام رسيدن سايه شاخص به اندازه خود)، و نماز دوم را در اولين وقت عصر بخواند. با اين كار، فرد نمازگزار در حقيقت هر دو نماز را در وقت خود خوانده است، گرچه يكى در پايان وقت و ديگرى در آغاز آن انجام گرفته است.
اين پندار با ظاهر روايات مخالف است. زيرا همان طور كه گفته شد، كيفيت جمع ميان دو نماز همان است كه همه مسلمانان در عرفه و مزدلفه انجام مى دهند، بدين گونه كه در عرفه هر دو نماز را در وقت ظهر، و در مزدلفه هر دو را در وقت عشاء مى خوانند. بنابراين، جمعى كه در لسان رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)آمده است بايد ناظر به چنين جمعى باشد، نه جمعى كه يكى از نمازها در آخر وقت و ديگرى در اول وقت صورت پذيرد.
گذشته از اين، در برخى از رواياتْ حكمت جمع بين دو نماز، توسعه و تسهيل بر امت معرفى شده است، و در برخى ديگر رفع حرج ; واين امر، در صورتى تحقق مى پذيرد كه دست نمازگزار در جمع صلاتين باز باشد، يعنى بتواند نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء را(در دايره وقت واسع آنها) در هر زمان كه خواست بخواند تا رفع حرج گردد. بر اساس اين نوع تفسير از جمع، بايد گفت كه پيامبر چيز جديدى نياورده، زيرا يك چنين جمعى، قبل از عمل پيامبر نيز جايز بود و هر مسلمانى مى توانست ظهر را در آخر وقت وعصر را نيز در نخستين وقت آن به جا آورد.
فقهاى شيعه درباره جمع ميان دو نماز و ادله آن، رساله هاى گسترده اى دارند كه علاقمندان مى توانند به آن رجوع نمايند.
[1] . وقت فضيلت ظهر از اول زوال شمس تا وقتى است كه سايه شاخص به اندازه خود شاخص باشد. وقت فضيلت عصر نيز وقتى است كه سايه شاخص دوبرابر مقدار خود شاخص باشد.
[2] . وسائل الشيعه:ج3، أبواب مواقيت، باب 4، روايت 1.
[3] . وسائل الشيعه:ج3، أبواب مواقيت، باب 4، روايت 4 و 6.
[4] . وسائل الشيعه:ج3، أبواب مواقيت، باب 4، روايت 4 و 6.
[5] . صحيح مسلم:2/151، باب الجمع بين الصلاتين في الحضر.
[6] . شرح زرقانى بر موطأ مالك، ج1، باب الجمع بين الصلاتين في الحضر و السفر، ص 294.
«مخلصین» از نگاه قرآن
پرسش : منظور از «مخَلصین» در قرآن چه کسانی می باشد؟
پاسخ اجمالی: طبق برخی از آیات قرآن، شیطان از گمراه کردن «مخلصین» اظهار عجز کرده؛ زیرا مخلَصین - به فتح لام به معناى خالص شده - کسانى هستند که خداوند عالم، آنها را به خاطر تلاش و کوشش در راه اخلاص خویشتن، از هر ناخالصى پاک کرده، و به همین دلیل تمام وجودشان تعلّق به خدا دارد. طبیعى است که شیطان از آنها نصیبى نخواهد داشت، و غیر خداوند در دل آنها جاى ندارد؛ مسلّماً چنین صفتى همراه با مقام عصمت است و مصداق بارز آن انبیاء و امامان معصوم می باشند.
پاسخ تفصیلی: در قرآن به آیاتی برخورد مى کنیم که اشاره به مسأله عصمت انبیا دارد، و آن هنگامى است که شیطان از درگاه خدا رانده شد و کمر به دشمنى انسان ها بست، و (گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، ـ مگر بندگان خالص شده ات، از میان آنها)؛ «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ـ إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمْ الْمُخْلَصِینَ».(1)
این تعبیر منحصر به آیه فوق نیست؛ بلکه در آیه 39 و 40 سوره حجر نیز همین معنا با تفاوت مختصرى آمده است: «قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِى لاَُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِى الاَْرْضِ وَ لاَُغْوِیَنَّهُم اَجْمَعِینَ * اِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ».
در آیات دیگری نیز این مطلب دیده مى شود، که درباره گروهى از انبیاى بزرگ مى فرماید: (ما آنها را با خلوص ویژه اى خالص گرداندیم، که همان یادآورى سراى آخرت بود)؛ «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَة ذِکْرَى الدَّارِ».(2)
مخلِص - با کسر لام به معناى خالص کننده - مرحله والایى از تقوا و پاکى دل است و از آن بالاتر و والاتر مخلَص - به فتح لام به معناى خالص شده - است، همان کسانى که خداوند عالم ، آنها را به خاطر تلاش و کوشش در راه اخلاص خویشتن، از هر ناخالصى پاک کرده، و به همین دلیل تمام وجودشان تعلّق به خدا دارد و طبیعى است که شیطان از آنها نصیبى نخواهد داشت، و غیر خداوند در دل آنها جاى ندارد; لذا به غیر از او نمى اندیشند، و جز رضاى او را نمى طلبند.
مسلّماً چنین صفتى همراه با مقام عصمت است؛ زیرا آنها از قلمرو نفوذ شیطان بیرون رفته اند، به گونه اى که شیطان هرگز طمع در منحرف ساختن آنها نمى کند.
از نظر صفات درونى و انگیزه ها نیز ، براى خدا خالص شده اند و به همین دلیل به گرد خطا نمى گردند، و به سراغ هوا نمى روند.
بدیهى است اگر شیطان آنها را از سوگند خود دائر بر گمراه ساختن فرزندان آدم مستثنا مى کند نه به خاطر این است که براى «مخلصین» احترام خاصّى قائل است؛ بلکه به خاطر مسلّم بودن عجز و ناتوانیش از وسوسه آنها است.
اگر چه در آیات فوق تصریحى درباره خصوص انبیاء یا امامان معصوم دیده نمى شود ولى اگر «مخلصین» را به هر معنا هم تفسیر کنیم، انبیاء و اوصیاى الهی در مفهوم آن وارد خواهند بود ، چرا که در میان عبادالله (بندگان خاص خدا) کسى از آنها بالاتر نیست.
قابل توجّه این که: در داستان حضرت یوسف(علیه السلام) در قرآن مجید، آن تأیید الهى که مانع از ارتکاب گناه و سبب عصمت مى شود، بر محور اخلاص دور مى زند نیز مشخص شده است، خداوند در این باره مى فرماید: «کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ»؛ (اینچنین کردیم تا بدى و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان خالص شده ما بود)(3)
این تعبیر نشان مى دهد که هرکس «مخلص» باشد ، به هنگامى که در کشاکش هیجان هواى نفس و وسوسه هاى شیطانى قرار مى گیرد، با امدادهاى الهى از آن رهایى مى یابد. جمله ِ «إنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ» از قبیل قیاس منصوصُ العِلّه است و به مفهوم آیه عمومیت مى دهد.
هنگامى که یوسف(علیه السلام) توانست در مقابل امواج خروشان و ویرانگر گناه - که کشتى وجود او را از هر سو احاطه کرده بود، و در شرایط فوق العاده حسّاس و خطرناک در برابر وسوسه هاى شدید آن زن زیبا، در حالى که جوان و مجرّد بود - مقاومت کند، مفهوم معصوم بودن انبیاء در پرتو اخلاص روشن مى شود. نتیجه این که پیامبران از مصادیق بارز « مخلصین » می باشند.(4)
پی نوشت:
(1). سوره ص ، آیه 82.
(2). سوره ص ، آیه 45.
(3). سوره یوسف، آیه 24.
(4). گرد آوري از کتاب: پيام قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1386 ه. ش ،ج7، ص 96.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
خوابیدن آقای بهجت(ره) در حالت نشسته/تکیه ندادن آقای جوادی آملی به پشتیِ صندلی
متن خاطره از سایت آقای پناهیان:
وقتی به زندگی برخی از بزرگان نگاه میکنیم میبینیم که اصلاً اهل راحتطلبی نبودند و خیلی به نفس خودشان سخت میگرفتند. به عنوان مثال:
بنده یک مدتی از نزدیک با آقای جوادی آملی مراوده داشتم. در این مدت، چند مرتبه دیدم که ایشان وقتی در ماشین مینشینند، دستشان را به صندلی جلویی ماشین میگیرند و تکیه نمیدهند. اول فکر کردم که مشکلی برایشان پیش آمده، اما بعداً متوجه شدم که ایشان معمولاً تکیه نمیدهند. طبیعتاً کسی که به پشتیِ صندلی تکیه نمیدهد، باید عضلات کمرش را محکم نگه دارد و کمی به خودش فشار بیاورد و اینکار یکمقدار سخت است و مخالف راحتطلبی است.
ما یکبار در اردویی، خدمت آقای جوادی آملی بودیم، از ایشان تقاضا کردیم که «حاج آقا! تو را به خدا یکمقدار راحتتر باشید، چون اینطوری ما خیلی شرمنده میشویم!» چون ایشان در مراوده با دیگران، به حدّی ادب رعایت میکردند که آدم وقتی در محضر ایشان قرار میگرفت، برای اینکه بتواند یک نفَس راحت بکشد و بتواند یکمقدار خودش را کج و معوج کند، گاهی مجبور میشد از ایشان فاصله بگیرد و کمی آنطرفتر برود.
همچنین یکبار از فرزند آیتالله بهجت(ره) پرسیدم: «شنیدهام که آقای بهجت(ره) به بعضیها توصیه کرده بودند: اگر میخواهید خواب بر شما غلبه نکند، نشسته بخوابید.» فرزند آقای بهجت(ره) پاسخ داد: «بله همینطور است! خود آقای بهجت(ره) هم اکثراً نشسته میخوابیدند. این هم، همان صندلیای است که ایشان روی آن میخوابیدند.»
بنده آن صندلی را دیدم، که واقعاً ساده و معمولی بود(چندان راحت نبود). و بعد هم فرزند آقای بهجت(ره)، چند تا از عکسهای ایشان را به من نشان داد که آقای بهجت(ره) بر روی آن صندلی نشسته بودند و در همان حالتِ نشسته، خوابیده بودند.
البته نمیگویم که شما هم مثل این بزرگواران زندگی کنید، ولی لااقل به این قلهها نگاه کنید و بحث مبارزه با راحتطلبی را جدی بگیرید. راحتطلبی یکی از مصادیق مهم هواپرستی و اولین گرایشی است که بستر حبالدنیا و گرایشهای بد دیگر را در انسان ایجاد میکند. راحتطلبی حتی قبل از لذتطلبی، انسان را با خودش درگیر میکند. اگر شما در مرحلۀ راحتطلبی، با راحتطلبی خودتان مقابله نکنید، بعید است که در جریان لذتطلبی نفس بتوانید در مقابل لذتها بایستید. و کسی که علیه راحتطلبی خودش قیام کند، طبیعتاً مبارزه با لذتطلبی برایش آسانتر خواهد بود. پس شروع کنید با راحتطلبی خودتان مخالفت کنید، تا گرفتار لذتطلبی نشوید.
خدا دائماً مشغول بندۀ خود است
خدا دائماً مشغول بندۀ خود است؛ یا زمینهای برای رشد، یا مقدماتی برای توبه او فراهم میکند، یا او را از بلا حفظ میکند و یا نعمتی به او میرساند.
4 نظامی اسرائیلی در اسارت حماس
حماس عکس 4 نظامی اسرائیلی به اسارت گرفته شده را منتشر کرد.