ماه پرفیض رمضان
علتش را به وضوح نمی دانیم ،حالمان دگرگون است .شاید نگران ازاتمام ضیافتیم یاشاید نگران خوب بهره نگرفتن از این میهمانی ،شایدهم رنجور ازخوب بندگی نکردنمان یاپذیرفته نشدن طاعاتمان یا شاید…..نمی دانیم .
ماه از نیمه گذشت ودانستیم قلبمان باید درد می گرفت وسنگین می شد.دانستیم که دل باید شورمی زدونگران می شد ودیوانه می گشت.وآه باید ازنهاد بیرون می آمدوبغض را می ترکاند وچشم باید می جوشیدو خون می گریید.هرچه بگوییم باز هم کم است.
چراکه مولایمان،امام وپیشوای متقيان راناجوانمردانه درمحراب عبادت ازپای در آوردندوسجده گاهش را با خون رنگین نمودند« وفزت ورب الکعبه ».به خدای کعبه که رستگارگشت.
زبان قاصراست تااین همه قساوت را بازگویدوقلم عاجز است تابردل صفحه ی سپید کاغذ،مظلومیت امیرالمومنین را به تصویر کشدودر گوشه گوشه ی آن،مشق خوب عشق راکه با قطرات خون فرق مبارکشان برسرسجاده ی معطر بندگی نگاشتند،ترسیم نماید.
دیگرذهن یاریمان نمی کند واشک مهلتمان نمی دهد. سیاهپوش، سیاهی شب را احیا می کنیم وتلاش می کنیم تا قدر شبهای قدر را آنطور که امامانمان گفته اند، قدر بدانيم .جوشن کبیر می خوانیم وتورا بااسماء حسنایت خطاب می کنیم .ضجه می زنیم ودردل می کنیم و….
در آخر،قرآن برسرگذاشته واین بار به آبروی امامانمان تو را قسم می دهیم.
یعنی هنوز نگرانیم!؟نگران اين كه بنده خوبي براي تو خداي مهربان نباشيم و براي سرورمان حجت بن الحسن شيعه وارسته اي نباشيم،
اما می خواهیم که وجود نازنین ومقدس امام عصرمان از ما هیچگاه آزرده نگرددو تو اي خداي رئوف بهتيرين خير و صلاح را در تقديرمان رقم زني.ان شاءالله.
مرضيه عليخاني
طلبه مدرسه علميه امام حسن مجتبي(عليه السلام)
صفحات: 1· 2