عنوان پايانامه: تأثير تلويزيون بر فرهنگ خانواده
استاد راهنما: حجة الاسلام و المسلمين عليرضا رجالي تهراني
محقق: سيده فريبا مصطفوي
تاريخ دفاع: بهار 1383
چكيده
آغاز عصر ارتباطات و رسانه ها را نمي توان به طور دقيق مشخص كرد. ولي ارتباط نوين همراه با پيدايش صنعت چاپ، قرن نوزدهم ميلادي، همراه است.ارتباط دو دسته است: ارتباط يك طرفه مثل راديو، تلويزيون، سينما، روزنامه، ارتباط دو طرفه، مثل تلگراف، تلفن و نامه. يكي از شبكه هاي جهاني اطلاع رساني شبكه اينترنت است. در حال حاضر بيش از دو ميليون كامپيوتر در سراسر جهان به اين شبكه متصل هستند. ما بايد براي جلوگيري از حل در جهان اطلاعاتي و از دست دادن استقلال خبري و فرهنگي، دو كار انجام دهيم: اول اين كه از نفوذ فرهنگ بيگانه و غير ديني در كشور، كه توسط ماهواره ها انجام مي گيرد حتي الامكان جلوگيري به عمل آوريم، دوم اين كه در امر تبليغات و برنامه سازي به غناي فرهنگي برسيم.
دلايل لزوم ارتباط انساني عبارتند از: ارتباط اساسي شكل گيري جامعه انساني است. موجب بسط و تعالي و فرهنگ است ـ باعث مبادلة افكار، عقايد و احساسات مي شود ـ ارتباط تنها فيزيكي نيست، بلكه با ياد آوري ديگران، پيام مكتوب يا ضبط شده هم صورت مي گيرد. ارتباط به كمك نمادها صورت مي گيرد. ارتباط سرچشمة فرهنگ و موجب تكامل آن است، و نبود آن باعث مي شود كه انسان در سطح خيلي پايين فرهنگي بماند و زندگي در ح بسيار ابتدايي بماند. ارتباط عهده دار نقش با سه عمل كرد در قبال فرد است. 1 ـ الگويي از جهان براي فرد فراهم مي آورد. 2ـ وضع فرد را در بستگي با ديگر افراد تبيين مي كند. 3 ـ فرد را در سازگاري توفيق آميز با محيط خويش، ياري مي دهد.
در مورد تأثير وسايل ارتباط جمعي سه ديدگاه وجود دارد. افراطي، تفريطي، بينابين. در ديدگاه افراطي به تأثير مطلق وسايل ارتباط جمعي بي اراده بون انسان در مقابل آن راي مي دهند. بر عكس در ديدگاه تفريطي معتقدند كه رسانه ها تأثير چنداني بر مخاطبان خود ندارند. ديدگاه سوم، كه ديدگاه بينابيناست نظر بر اين دارد كه وسايل ارتباط جمعي، ابزاري اجتماعي ـ فرهنگي به معناي عالي آن هستند و از اين جهت اثرات چشم گيري بر جاي مي گذارند، اما اين آثار نه چنان است كه هيچ محدوديتي را نشاسد (ديدگاه افراطي) و يا آن كه چنان ناچيز است كه شايستة هيچ اعتنايي نباشد(ديدگاه افراطي). وظايف مهم رسانه هاي ارتباط جمعي در جامعه: 1ـ واسطة بين مردم و دولت. 2ـ عامل توسعة فرهنگي، سياسي و اجتماعي. 3ـ عامل وفاق اجتماعي و وحدت ملي. 4ـ نقش آموزشي و آگاهي بخش. 5ـ نقش هاي تفريحي و پر كردن اوقات فراغت.
رسانه هاي گروهي از جمله تلويزيون، مي توانندفرهنگ سازي كنند و سطح فرهنگ مردم را ارتقاء ببخشند؛ زيرا فرهنگ، آموختني است، منتقل شدني است و اناسن مي تواند واقعيات فرهنگي را نسل به نسل انتقال دهد. فرهنگي شدن از دوران كودكي آغاز شده تا سن بلوغ ادامه مي يابد و تا پايان زندگي فرد گسترش پيدا مي كند.
تلويزيون مي تواند فرهنگ خانواده را تا حدودي تحت تأثير قرار دهد و آن را در جهت مثبت يا در جهت منفي تغيير دهد.
تلويزيون باعث جمع شدن افراد خانواده به دور هم مي شود، و مثل عضوي مهم از خانواده، موضوع بحث هايي در بين افراد خانواده و از جمله نوجوانان و جوانان شود.
خانواده مي تواند برنامه هاي زندگي (مثل خوردن، خوابيدن، مهماني رفتن، و …) را با برنامه هاي تلويزيون تنظيم كند.
تلويزيون با معرفي شغل ها و حرفه هايي كه در جامعه وجود دارد، كمك زيادي به انتخاب آگاهانه جوانان در گزينش حرفه و شغلي متناسب با استعداد خود، نمايد.
تأثيرات رسانه هاي جمعي را مي توان از جنبه هاي گوناگون مورد بررسي قرار داد از جمله در مسائل اخلاقي مثل آن بر خشونت و مسائل جنسي، در مسائل خانوادگي و دنياي كودكان.
عده اي معتقدند كه، اعمال خشونت آميز در جوامع صنعتي و شهري امروز بيش تر از جوامع قبلي است، و وسايل ارتباط جمعي را مسئول آن مي شمارند.
اما با مطالعه تاريخ و رفتارهاي انسان در جوامع قبلي، بايد اذعان كرد كه جرايم جوانان در دنياي جديد افزايش يافته است، اما تاريخ مراحلي اين چنين را نيز پشت سر گذاشته است.
اثراتي كه برنامه هاي خشونت آميز دارند عبارتند از: اثر آني مثل(دلواپسي، بي خوابي، رضايت يا عدم رضايت و يا هر نوع ناراحتي). اثر مستقيم بر رفتار مثلاً تمايل به تقليد.
اثر كلي وسايل جمعي بر حالات رواني و رفتارها و گروه ها شامل موارد زير است:
- كودكان هم براي تماشاي تلويزيون دلايل و نظراتي دارند كه عبارتند از: تماشاي تلويزيون براي سرگرمي، گذران وقت يا از روي عادت، تماشاي تلويزيون با هدف يادگيري، براي فرار از مشكلات، به منظور برانگيختگي، براي كسب آرامش.
- تلويزيون مي تواند اوقات فراغت كودكان را _اگر درست استفاده شود _ به نحو احسن پر كند و هم چنين اطلاعات خوبي در زمينه هاي علمي ، بهداشتي، پزشكي، حرفه اي، شغلي، تحصيلي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي، و تقويت مباني اخلاقي و مذهبي، هم چنين آگاهي از اخبار ايران و جهان و رويدادهاي ورزشي به دست دهد.
- كودكان مي توانند با استفاده از تلويزون، از فشار زياد مشكلات و فرار از درگيري هاي بيروني، به عنوان پناه گاه استفاده كنند و بدون مواجهه شدن با خطرات و مشكلات توسط تلويزيون آن ها را آزموده و راه حل براي آن ها پيدا كنند.
- تلويزيون اثر مثبت زيادي دارد، امّا آثار منفي هم دارد كه عبارتند از: تأثير پذيري مفرط كودكان؛ زيرا آن ها ذهن ساده و فاقد به هم پيوسته اي كه متشكل از انديشه ها و باورهاست را دارا مي باشند، تعشب در انديشه، تعدي به حريم آموزشي(مدرسه)، تنازع دروني خانه (مثلاً ايجاد بي نظمي در انجام تكاليف مدرسه، يا مجادله افراد خانواده براي تماشاي برنامه اي خاص) اختلاط فيلم و واقعيت. كودك تمايل به تقليد دارد و فرق دنياي واقعي و خيالي را نمي داند، و كاهش حركت كه از عوارض تماشاي زياد تلويزيون و هم چنين بازي هاي اينترنتي است.
- با توجه به تمامي نكاتي كه در مورد تلويزيون و وسايل ارتباط جمعي گفته شده بايد اذعان كرد كه اين وسايل چشم انداز جديدي در مقابل انسان ها گشوده اند، مثل: آموزش غير تجريدي، آموزش صرفاً مجرد در قرون گذشته اينك تبديل به آموزش عيني و واقعي شده است، آموزش چند بعدي: كودك مي تواند به كمك فيلم و تلويزيون خود را در دنياي آن احساس كند، با مسائل و مشكلات آن روبرو شود و براي آن راه چاره بيابد.