مهمترین اثر معنوی نماز، تمرين ادبِ عبوديت و مبارزه با نفس است
اگر نماز را با کیفیت بالا و لذات عالی معنوی معرفی کردید؛ جوان شما اگر اعتقاد به نماز هم در ابتدا داشته باشد، به تدریج از خود و نمازهایش ناامید میشود و چه بسا آن را ترک کند! اگر هم از ابتدا اعتقاد چندانی نداشته باشد، به دلیل اینکه خود را دور از این درجات میبیند؛ از آن صرف نظر میکند!
حجت الاسلام دکتر ساجدی در توضیح آثار نماز، با ذکر شروط این آثار بیان کرد: از شرايط صحت نماز، نيت اطاعت فرمان الهي است. آنچه بايد هدف و نيت اصلي نمازگزار باشد، انجام وظيفه است؛ هرچند آرامش روان و بركات عظيم اخروي و دنيوي نمازي در پرتوی رعايت شرايط آن حاصل میشود. از طرفی در بر شمردن آثار نماز بایسته است به همة آثار دنيوي و اخروي فعل و ترك نماز توجه داشت و آن را به يك اثر خاص دنيوي محدود نساخت.
نکتة مهم اینکه، بهرهمندي از تأثیرات نماز در فرد و جامعه در گرو تركيب جسم و روح آن است. به تعبیری، به مقداری که آداب و شرايط نماز بيشتر رعايت و به معاني و حکمتهاي آن بيشتر توجه شود، روح نماز تقويت شده، از فيض حضور الهي بهرة بيشتري نصيب نمازگزار ميگردد و آثار مترتب بر آن افزايش مييابد. از طرفی، اگر فرد به حداقل آن اكتفا كند، آثار آن نيز به حداقل ميرسد.
يکی از علما نقل میکنند: در كاظمين، اولين بار در جواني آیت الله بهجت را که ديدم، به ایشان گفتم: شما يک راهي را نشان بدهيد تا آدم بشويم! گفتند: نماز اول وقت بخوانيد. در دلم گفتم: حاج آقا تحويلمان نگرفتند!
سال بعد جايي ديگر ديدمشان و گفتم اين بار بپرسم ببينم راهي را که ميخواهند پيشنهاد كنند، چه راهي است؟ جلو رفتم، هنوز چيزي نگفته بودم. همينجور كه داشتند حرف ميزدند، گفتند: بعضيها مي آیند پيش من ميگویند چه كار كنيم آدم بشويم، رشد بكنيم. سال بعد هم ميآیند ميگویند حاج آقا ما را تحويل نگرفته، دوباره ميخواهند سؤال كنند؛ در حالي كه همان حرف بنده را گوش نكردند. بابا جواب همان است، هميشه جواب همان است. البته خود آن آقا میگفت: آقاي بهجت درست ميفرمودند! من نماز عصرهایم را به وقت نميخواندم.[1]
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از علامه قاضی نقل میکنند که ایشان میفرمودند: اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند![2]
تهدید بیان آثار نماز
با وجود آثار بسیار نماز یک آسیب اساسی بیان آثار را تهدید میکند و آن گره زدن نماز را با لذت معنوی است. نماز را چنين به فرزندان خود معرفي نكنيد كه “نماز عشق بازي با خداست". نه تنها كودك و نوجوان؛ بلكه جوان و بزرگسال هم به سادگی از نماز لذت نمیبرد. ما نبايد نماز را با لذت معنوی گره بزنیم و فقط در نماز به فكر چنين لذتي باشيم. اصل در نماز، تبعيت خداوند و تمرين ادب عبوديت است؛ گرچه به تناسب كيفيت انجام آن، ميتواند بركات فراواني به دنبال داشته باشد كه از جمله آنها لذتهای معنوي است. اگر تنها هدف نماز، لذت معنوي بود، به ما امر میشد، هر وقت حال داشتيد نماز بخوانيد! از طرفی میدانیم که حال هم گاهي هست و گاهي نيست؛ به فرموده امیرمؤمنانj: “إنّ لِلقلوبِ إقبالا و إدبارا” .
اگر به جوان بی نماز گفتید، نماز عشق بازی با خداست؛ ممکن است بگوید: من راههای دیگری برای عشق بازی دارم. با این روش چندان موفق نمیشوید که فرزند خود را به نماز تشویق کنید. وقتی اینگونه نماز را معرفی کردید، نوجوان شما به نماز میایستد و نه تنها لذتی نمیبرد؛ بلکه چه بسا خسته و رنجیده شود!
مهمترین اثر معنوی نماز، تمرين ادبِ عبوديت و مبارزه با نفس است!
[1]. مرکز تخصصی نماز، منبر و محراب، ص 61.
[2]. مقاله توصیه های علامه قاضی به شاگردانش، نوشته: مجید ملکی.