دلنوشته غزه
يا منتقم
اللهم عجّل لوليك الفرج
بار ديگر خبر جنايات رژيم صهيونستي و تروريست اسرائيل را از اخبار شنيدم ،بازهم كشتار بي رحمانه ي بچه ها از نوزاد 30روزه ،چند ماهه،بچه هاي3 ساله و 4ساله و ده ها كشتار بي حد و حصركودكان آيه ي« فباي ذنبٍ قُتلت» در ذهنم تداعي كرد به چه جرمي اين كودكان، نوجوانان وجوانان كشته مي شوند.
زنان و مردان بي دفاعي كه به جرم مقاومت به جرم اينكه مي خواهند در كشورشان و در سرزمين اجدادي شان زندگي كنند،بايد هر روز،هر لحظه زير بار آتشبارهاي زميني ،هوايي،اسرائيل ملعون به خون كشيده شوند.
هر خوني ريخته مي شود،فلسطيني ها در حفظ حقانيت خود و مقاومت در برابر متجاوز محكم تر مي شود.بهشت آزادي،بهشت عزت،بهشت حاكميت حق،بهاي گران خود را مي طلبد و فلسطيني براي كسب عزّت و حفظ حرّيت خود خون هاي پاكي را هديه داده است،خون كساني كه هنوز طعم و مزه ي چند سال زندگي را نچشيده اند.فقط چند ماه است كه در اين دنيا چشم گشوده اند.گرچه بغض گلويم را مي فشارد و دل خون از ديدن صحنه هاي به خون كشيده شدن نوزادان و كودكان هستم اما مي دانم كه « ان تنصرالله ينصر كم و يثبت اقدامكم» اگر امتي خدا را ياري كند حتما خدا يار و حامي آنها خواهد بود
پس تنها نصرت مردم با ايمان غزه را از خداوند كريم مي خواهم چون تنها حامي آنان خداست،پس پيروزي آنها را تنها از خدا مي طلبيم،« يا غياث المستغيثين ادركنا» اما پس وظيفه مسلماني چه مي شود؟پس مسلمانان و سردمداران حكومت هاي اسلامي چه وظيفه اي دارند؟آيا سزاوار است با وجود اين همه جنايت همچنان سكوت پيشه كرده و دست روي دست گذاشته و نظاره گر، اتحاد شوم آمريكاي جنايتكار و اسرائيل غاصب و خائن به انسانيت بود……!!