عمه جانم زینب(س)
قرآن و معجزه خورشید و ماه
در زمان های قدیم حداقل در شبه جزیره عرب هیچ اطلاعاتی از علم نجوم در دست نبود؛ و اعراب جاهلیت درباره خورشید و ماه و کره زمین و فضا هیچ اطلاعاتی نداشتند.علم نجوم به صورت سطحی در اختیار برخی از دانشمندان رومی و ایرانی بود و اعراب فقط خورشید را میدیدند که روزها میدرخشد و ماه را میدیدند که در شب ها میدرخشد و درباره منشا آن هیچ اطلاعاتی نداشتند که چرا خورشید میدرخشد و چرا ماه میدرخشد.
در زمانی که اعراب ماه را شی درخشانی میپنداشتند و از تاریکی آن هیچ اطلاعی نداشتند قرآن کریم در دو آیه به خوبی مسئله انعکاس نور خورشید توسط ماه را تشریح کرد.
در سوره یونس آیه 5 نوشته شده است: هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ اوست کسی که خورشید را روشنایی بخشید و ماه را تابان کرد و برای آن منزل هایی معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید خدا اینها را جز به حق نیافریده است نشانهها [ی خود] را برای گروهی که میدانند به روشنی بیان میکند.
ضیا به معنی چیزی است که از خود نور ساطع میکند مانند چراغ و نور جسمی است که فقط نور را ساطع میکنند (مثل آینه ای که نور را انعکاس میدهد) در این آیه قرآن به خوبی اشاره میکند که نور خورشید از خود آن است ولی نور ماه متعلق به خود آن نیست.
اما در سوره شمس آیات 1 تا 4 به طور مستقیم به این موضوع اشاره میشود که نور خورشید در شبها توسط ماه انعکاس داده میشود. وَ الشَّمْس وَ ضُحَاهَا - وَ الْقَّمَرِ إذا تَلَاها - وَ النَّهَارِ إذا جَلاهَا - وَ اللیْل إذا یَغْشَاهَا «سوگند به خورشید و پرتو آن و به ماه وقتی که آنرا بازتاب میدهد و به روز وقتی که آنرا متجلی میکند و به شب وقتی که آنرا میپوشاند».
این دانشها شاید با توجه به علم روز پیش پا افتاده باشند اما با توجه به علم آن روز دانستن این دانشها آن هم در شبه جزیره عربستان حکم معجزه را دارد.
منبع: http://doostqurani.ir
عنوان پایان نامه: آداب معاشرت در سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)
عنوان پایان نامه: آداب معاشرت در سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)
استاد داور : حجه الاسلام والمسلمین دکتر محمد روحی
استاد راهنما: سرکار خانم صفری
محقق: زینب مجیدی فر
بهار1392
چکیده
موضوع آداب معاشرت درسیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از منظر علوم فلسفه،کلام،روان شناسی،سیاسی،اجتماعی و …قابل بررسی است.واین رساله با عنایت الهی در صدد است به این موضوع از دیدگاه اخلاقی در آیات وروایات بپردازد.
آداب معاشرت روش شایسته و مطلوب در مصاحبت آدمیان با یکدیگر است و در واقع رفتار اجتماعی،که انسان بر اساس الگوی شایسته و نیکو به مرحله اجرا در آورد وبه اصلاح رابطه خود و دیگران بپردازد.
در این راستا تبعیت از آداب و معاشرت پیامیر اکرم(ص)در زندگی اهمیت دو سویه دارد و از سویی عامل تهذیب نفس و آراستگی به کمالات انسانی است و از سویی دیگر عامل بالندگی و تعالی اجتماعی انسانی است.
این تحقیق پایانی در چهار فصل تنظیم شده است.واین تحقیق از لحاظ هدف ازنوع توصیفی وتحلیلی است و جمع آوری مطالب به صورت متنی و کتاب خانه ای می باشد.
پیغمبر اکرم(ص)از نخستین روزی که وارد محیط زندگی شد و به معاشرت و آمیزش با مردم پرداخت،به راستی و درستی و امانت وسلامت نفس شناخته شد و پیش مردم به محمد امین معروف گردید وتوانست دل ها را به سوی اسلام جذب کند .برخوردهای آن حضرت دوستان و یارانش را مجذوب تر و دشمنانش را سر افکنده و خجل می ساخت .خدای متعال از سجایای اخلاقی پیامبر با تعبیر خلق عظیم یاد کرده.
مهم ترین اصولی که پیامبر در روابط خود با دیگران رعایت می کردند عبارتند از:اصل محبت و مهر ورزی ،مهربانی جلوه ای از عقلانیت و ایمان فرد است و اصل حفظ کرامت و عزت نفس و رعایت حرمت دیگران را در جای جای رفتار اجتماعی پیامبر تجلی داشت و هم چنین در مقابل رفتار ناشایست آن ها بی تفاوت نبود وهم چون طیب دوار به ترمیم زخم های روحی آن ها می شتافت و در موارد لزوم امر به معروف نهی از منکر
می کردند.
نیکی به پدر و مادر از مصادیق آداب و معاشرت است و هم ردیف بودن این مسئله با مسئله توحید نشان گر عظمتی است که اسلام درباره نیکی به پدر و مادر مطرح کرده است و هم چنین زوجین را به سان لباس نسبت به یکدیگر معرفی نموده است و علاوه بر حسن معاشرت با فرزندان و اقوام در حوزه معاشرت با غیر خویشاوندان از جمله همسایگان و دوستان رفتار حضرت به عنوان الگویی جامع تضمیمن کننده سعادت دنیا و اخرت انسان است.
لذا محقق در این تحقیق به بررسی این آداب در سیره پیامبر(ص)که شخصیتی نمونه و الگویی نیکو است برای همه انسان ها می پردازد.
کلید واژه:آداب،معاشرت،اسوه،حسن خلق،سیره،پیامبر اکرم(ص)
عنوان پایان نامه: آثار فردی و اجتماعی حجاب و راهکار های ترویج آن
عنوان پایان نامه: آثار فردی و اجتماعی حجاب و راهکار های ترویج آن
استاد داور : حجه الاسلام والمسلمین دکتر محمد روحی
استاد راهنما: سرکار خانم مصطفوی
محقق: معصومه زمانی
بهار1392
چکیده
آثار فردی و اجتماعی حجاب از منظر علومی چون روان شناسی،جامعه شناسی،اخلاقی و…قابل بررسی است این تحقیق در صدد است با عنایت خداوند به این موضوع از دیدگاه تربیتی ،اجتماعی بپردازد.
حجاب لغتی است بر وزن فِعال که به معنای پرده و حایل است این واژه در اصل به معنای موانع جسمانی و گاهی به موانع معنوی اطلاق میشود .حجاب اصطلاحی است که در عصر حاضر معنای جدیدی پیدا کرده است که معادل کلمه ستردر عربی است وبه پوشش خاص زنان اطلاق می شود و آن پوشاندن همه بدن به جز
دست ها تا مچ وصور ت زن است.
روش تحقیق در این پژوهش با هدف کاربردی به صورت توصیفی،تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به
متنی - کتاب خانه ای می باشد که در چهار فصل ارایه گردیده است .
حجاب یکی از تکالیف واجب است و در قرآن نیز به آن اشاره شده است رعایت این امر الهی در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه تاثیر گذار است رعایت حجاب می تواند درجات معنوی بسیاری را برای انسان به ارمغان آورد واو را به رشد و تعالی برساند و زمینه ی فلاح ورستگاری ودر نهایت قرب الی الله رابرای او مهیا سازد وهم چنین موجب ارتقای نظام سیاسی ،اقتصادی جامعه ی اسلامی می گردد.
تاثیر حجاب در فرهنگ وبسیاری ازآداب ورسوم وجریان های روزمره ی زندگی افراد و ملل را نمی توان انکار کرد .به همین دلیل حجاب ضامن تحکیم خانواده و جامعه ودر نهایت پیشرفت همگانی است برای ترویج این امر مهم باید در جامعه فرهنگ سازی شود ودستگاه های دولتی با برنامه ریزی و سیاست گذاری های کلان و هم چنین تصویب قوانینی که ضمانت اجرایی داشته یاشند مسئولین را در ترویج این فرهنگ اصیل اسلامی یاری کند.
کلید واژه ها: آثار، فردی ، اجتماعی ، حجاب ، قرآن ، سنت
عنوان پایان نامه: سیره ی علوی در اخلاق اجتماعی کارگزاران
عنوان پایان نامه: سیره ی علوی در اخلاق اجتماعی کارگزاران
استاد داور : حجت الاسلام و المسلمين جناب دكتر روحي
استاد راهنما: سركار خانم محمدی فرع
محقق: حسنیه قیاسی
بهار 92
چکیده
سیره علوی در تربیت کارگزاران در حیطه ی علوم اجتماعی است که با سایر علوم روانشناسی،جامعه شناسی،دینی و…در ارتباط است. این تحقیق با رويكرد اجتماعي به اين موضوع پرداخته است.
یکی از مقوله های مهم در زندگی و روابط اجتماعی انسان ها، چگونگی تنظیم رفتارهایی مبتنی بر تحکیم در حوزه ی اجتماعی و اصول و ضوابط حاکم بر این روابط است. دین اسلام به عنوان آخرین آیین الهی و پیامبر اسلام به عنوان رسول خاتم در تنظیم روابط اجتماعی و خصوصی، جایگاه رفیعی را برای اخلاق قائل شده اند و حضرت علی (علیه السلام) نیز با کنار هم قرار دادن دو مقوله ی مهم یعنی اخلاق و رفتار اجتماعی، تصویر روشنی از ضرورت به کارگیری روش های مبتنی بر اخلاق در جامعه ارائه نموده اند.
در این تحقیق سیره علوی در مورد به اخلاق کارگزار در جامعه نسبت به مردم بررسی و سعی شده است که مهم ترین مولفه ها و شاخص های از دیدگاه امیرالمومنین به صورت اجمال بیان شود.
این تحقیق با هدف بنیادی به صورت توصیفی و تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به شیوه ی متنی و کتابخانه ای و است که در سه فصل تنظیم گشته است.
امام علی (علیه السلام) دیدگاه های اصلاحی خود را قبل از حکومت با تذکر وتوصیه بیان کردند تا از فساد در جامعه جلوگیری کنند. ایشان اصلاح ساختار را از آغاز حکومت شروع کردند و به حکومت نگاهی الهی داشتند.
معیارهای امام در گزینش کارگزاران به دو دسته ی بیرونی شامل حسن سابقه و شهرت، تجربه و علم، قاطعیت در اجرای حق و عدالت، حق مدار بودن و … و درونی شامل خدامحوری، پایبندی به تعهدات، داشتن حیا و … تقسیم شده که امام بر اساس آن به انتخاب بهترین کارگزاران پرداخته است. برنامه های نظارتی و کنترل کارگزاران به صورت مستقیم و غیررمستقیم توسط نیروهای مخفی است و امام برای رشد اخلاق کارگزاران به آن ها تعلیمات خاصی داده اند.
حضرت علی (علیه السلام) با توجه به نتایج کنترل ها و بازرسی ها، اغلب عزل و نصب ها و تشویق و توبیخ راشخصا انجام می دادند وهیچ گاه از روی اغراض شخصی کسی را برکنار نکردند. امام بعد از نصب کارگزاران خود و نظارت بر عملکرد آن ها برای رشد و تداوم نظارت از شیوه ی تشویق و تنبیه جهت ایجاد انگیزه و تغییر رفتار استفاده می کردند.
کلید واژه ها: سیره، اخلاق اجتماعی، حضرت علی (علیه السلام)،کارگزاران،
عنوان پایان نامه: آسیب شناسی مشارکت اجتماعی زن مسلمان
عنوان پایان نامه: آسیب شناسی مشارکت اجتماعی زن مسلمان
استاد داور : حجت الاسلام و المسلمين جناب دكتر روحي
استاد راهنما: سركار خانم غلامی
محقق: زهره رحمانی
بهار 92
چکیده
نیمی از افراد جامعه، زنان می باشند که در طول تاریخ گاهاً از حقوق حقه ی خود محروم بوده اند. پیشرفت جوامع صنعتی و توسعه ی علم و تکنولوژی و نیز گسترش موج فمنیستی، تحت عنوان «دفاع از حقوق زنان» پدید آورد. در این جریان مشارکت اجتماعی زنان به عنوان یکی از حقوق اساسی زنان مطرح و به دنبال آن به فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … گرایش پیدا کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این تفکرات بر جامعه ی اسلامی ایران نفوذ کرد و شاهد حضور بی حد و مرز زنان در عرصه های مختلف بوده ایم.
حقوق زنان از ابعاد مختلفی قابل بحث بوده از جمله: جنبه های فقهی و حقوقی، روانشناسی، اقتصادی، فرهنگی و …. در این پژوهش جواز حضور زنان را از بعد فقهی و اصولی مورد مطالعه قرار داده و پس از آن پیامدهای ناشی از حضور افراطی و بدون شاخص و ضابطه پرداخته شده است.
این رساله کاربردی و به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری مطالب آن اسنادی تنظیم شده است.
مشارکت اجتماعی-سیاسی زنان به طور دقیق در دو الگو تحقق می پذیرد: اول: الگوی غربی و توسعه-گرا، دوم: الگوی دینی بر مبنای اولویت در نقش ها. در الگوی اول مشارکت اجتماعی، جایگزین زندگی خانوادگی می شود زیرا که مشارکت مهم ترین راهبرد برای رشد شخصیت زن تلقی می گردد. این الگو آسیب های گوناگونی ایجاد کرده که جوامع مدرن با آن دست به گریبان هستند.
این آسیب ها عبارتند از: تضعیف نقش های خانگی و تغییر نظام ارزشی درباره ی خانه و اجتماع، کمیت گرایی در فعالیت های اجتماعی زنان، کم اهمیت شدن ازدواج، مادری و پیوندهای زناشویی، سست شدن ضوابط مربوط به روابط مردان و زنان نامحرم و …
با توجه به آسیب های مذکور مشارکت زنان، باید بر اساس الگوی دینی و بر مبنای اولویت در نقش ها باشد اما به علت نبود سیاست گذاری همه جانبه و قوانینی که از این حضور حمایت کند، برخی از آسیب ها در این الگو نیز ملاحظه می شود. تا زمانی که تعریف ما از مشارکت براساس مدل توسعه گرا اخذ شود، زنان ما با آسیب های روانی ناشی از تردید در درستی و نادرستی انتخاب خود درباره ی حیات اجتماعی و زندگی خانوادگی و نیز رها کردن یکی از این دو فضا یا پیامدهای مشارکت توسعه گرا در زندگی عینی خود روبرو خواهند بود.
برای حضور سالم و مفید زنان در جامعه، راه کارهایی از جمله: کنترل و نظارت اجتماعی، زمینه سازی برای استفاده بهینه از اوقات فراغت و فرصت ها، خودشناسی و خداشناسی پیشنهاد می گردد.
کلیدواژه ها: آسیب، مشارکت، زن، حضور، اجتماع
افتتاحیه ی حوزه علمیه امام حسن مجتبی (علیه سلام)
افتتاحیه ی حوزه علمیه امام حسن مجتبی (علیه سلام) در تاریخ 92/6/23 و
شروع نیم سال اول تحصیلی 93-92 از تاریخ 92/6/24 خواهد بود
زمان انتخاب واحد
مذهب جعفری
چرا مذهب شیعه را مذهب جعفری می نامند؟
ما شيعيان معتقديم كه همه امامان از يك نور هستند و دانش آنها يكسان است. امام پيشين دانشهايي را كه از پدر خويش دريافت كرده بود، به فرزند خويش منتقل ميكرد و در مقام علم و فضيلت، هيچ امامي بر امام ديگر برتري نداشت.
هر كدام بنابر موقعيت زمان و مكاني كه داشت، وظايف خود را به انجام رساند، مثلاً در زمان حضرت علي(ع)، دوراني اقتضا ميكرد حضرت خانهنشين شود و در حكومت دخالتي نكند، اما در زماني ديگر با هجوم مردم براي بيعت، به امر حكومت اقدام نمود.سيدالشهدا براي حفظ دين، جان خود و يارانش را نثار كرد. بنابر اين تمام امامان(ع) الگوي زندگي ما انسانها و شيعيان در اوضاع مختلف هستند و مذهب شيعه منتسب به همه آنها است.
اما اصطلاح مذهب جعفري، اشاره به روش شيعيان در مسايل فقهي و احكام ديني است، در مقابل مذاهب چهارگانه فقهي اهل سنت (حنفي، مالكي، شافعي و حنبلي)، همان گونه كه به شيعيان در مسايل اعتقادي و نوع حكومت و سياست، مذهب علوي يا علويون گفته ميشود. اما مذهب جعفري به جهت گسترش و كثرت روايات فقهي از امام صادق(ع) ميباشد. اگرچه امامان ديگر نيز در بيان احكام و معارف اسلام (تشيع) نقش داشتهاند، اما تأثير آنها با توجه به موقعيت زماني شان از امام صادق(ع) كمتر بود. در عين حال كه دانش امام جعفر(ع) نيز از پدران بزرگوار به ايشان منتقل شده بود.
امامان معصوم(ع) در نشر و گسترش دانشهاي ديني كه مورد نياز مردم بود، از هيچ كوشش فرو گذار نميكردند و در هر زماني كه فرصت را آماده ميديدند، به اين امر اقدام ميكردند، اما با موقعيت زماني ويژهاي كه براي امام صادق(ع) فراهم آمد، حضرت بهتر توانست اين وظيفه مهم را به انجام رساند، به همين خاطر مذهب شيعه را مذهب جعفري مينامند. مذهب تمام ائمه دوازدهگانه، همه يكي است و اين طور نيست كه هر يك مذهب خاصي داشته باشند، اما بعضي از ائمه(ع) در زمان بني اميه و بني عباس، اسير و زنداني و شهيد شدند و مسلمانان جرأت ارتباط با آنان را نداشتند.
ائمه معمولاً در اختناق شديدي به سر ميبردند و فرصت ارتباط با مردم و نشر احكام و تعاليم دين مقدس اسلام را نداشتند، مثلاً امام علي نقي(ع) و امام حسن عسكري را در وسط پادگاني جا داده بودند تا كسي از مسلمانان نتواند با آن حضرات در تماس باشد، به اين جهت مسلمانان نتوانستند معارف را از آنان دريافت كنند، ولي در زمان حضرت امام جعفر صادق(ع) و مختصري از زمان پدر بزرگوارشان امام محمد باقر(ع) اين رعب و اختناق كم شد، كه به اين جهت بود كه بني عباس و بني اميه سرگرم نزاعهاي سياسي بودند تا بتوانند خلافت را به دست آورند.
در اين مدت امام جعفر صادق(ع) توانستند آشكارا تعليم و تدريس داشته باشند و شاگردان حضرت به چهار هزار نفر رسيد. در كتب تاريخي ذكر كردهاند: در كوفه و بغداد راويان حديث آن حضرت بيش از هفتاد هزار نفر بودند، از اين رو بيشتر معارف از طريق آن حضرت صادر گشته، بنابر اين مذهب شيعه اثناعشري را جعفري مينامند.
افزون بر اين نكات و عوامل ذيل در نامگذاري شيعه به شيعه جعفري دخالت داشته است: 1ـ چهره شاخص و سرشناس حضرت ميان تمام فرقها و گروههاي مسلمان. 2ـ عنوان “مذهب جعفري” شيعيان پيرو مكتب فقهي اهل بيت را از شيعه زيديه كه از فقه اهل بيت پيروي نميكنند، جدا ميسازد.
منبع: مرکز پاسخگویی به سوالات دینی http://www.askdin.com